هرزه می نامی دختری را که تار مویی بیرون روسری دارد یا سیگاری به دست ، یا دست عاشقی در دست..... ولی من ، هرزه تو را می خوانم ، که هر سخن بی اساسی با ذهن ات همبستر می شود و افکاری اینچنین حرامزاده ، در دامنت می پروراند ...
نظرات شما عزیزان:
شنبه 12 فروردين 1391برچسب:,
توسط دختر پارسی |
مرد از مردن است . زیرا زایندگی ندارد .مرگ نیز با مرد هم ریشه است.
زَن از زادن است و زِندگی نیز از زن است .